رستا جانرستا جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

رستای دنیای ما

سلام نینی

خبر اومدنت رو به خواهری دادم اولش غافلگیر شد بعد هم به روی خودش نیاورد انگار هضم این خبر بزرگ براش سخت بود با اینکه خیلی وقته منتظر ورودت مونده.ولی فردا صبح که از خواب بیدار شد حسابی خوشحال بود و تمام حواسش به تو و به من بود .حتی  هی میومد و میگفت مامان دهنت رو باز کن و وقتی من باز میکردم بلند تو دهنم میگفت سلااااام نینی...حسابی ذوق زده اس و منتظر تو
29 آذر 1394

اعلام حضور

امروز ورودت رو به مامان بزرگیها و خاله جونات اعلام کردم  چون دلم میخواست موقع دعا کردنهاشون یه طور ویژه ای برامون دعا کنن تا من و تو بتونیم بهم کمک کنیم و با قدرت پیش بریم ...هنوز به اولین دیدارمون روی صفحه مانیتور یک ماهی مونده...سفت بچسب کنجد من!!
1 آذر 1394
1